حوض فیروزه
مسافر جمعه” رمانی که بهخوبی، قم دهه چهل را ساخته است گزارشی از جلسه نقد رمان ادبیات اقلیت ـ رمان “مسافر جمعه” نوشت? سمیه عالمی، با حضور نویسنده، علی مهر و مرتضی شاهترابی در گروه داستان جمعه نقد شد. در این جلسه ابتدا علی مهر، نویسند? قصههای اینوری، درباره این رمان گفت: برای ورود به بحث لازم میدانم بیان کنم: هنر و بهویژه ادبیات، جدیتر و واقعیتر از تاریخ میتواند تاریخ را به ثبت برساند، همچنانکه خیلی از وقایع تاریخی را میشناسیم چون در یک رمان یا فیلم جاودانه شدهاند. رمان جزئینگر هم است. نمونهاش تنگسیر صادق چوبک که اگر رمان تنگسیر نبود هیچ کس شیرمحمد را نمیشناخت. مسافر جمعه هم به نوعی مصداق همین تعریف است که ارائه دادم. یکی از ویژگیهای این رمان و ارزش مضاعفش این است که غیر از آن خلاقیتی که خاص ادبیات داستانی است از پژوهش و گردآوری اطلاعات خوبی هم بهرهمند است. ساختن قم سال 41 و 42 و زمانهاش کاری است که نویسنده بهخوبی از عهدهاش برآمده است. اطلاعاتی که ریز ریز در سرتاسر داستان ارائه میدهد. علی مهر در ادامه صحبتهای خود به سراغ دو محور اصلی داستان رفت و گفت: داستان دو محور اساسی دارد: یکی تاریخی و سیاسی و دومی یک تم عشقی، عشق رسول به رضیه و دخترخالهاش. رسول از درگیری با این دو مسئله به بلوغ فکری میرسد. داستان از درگیری با خان در ابتدای داستان شروع میشود و به نوعی به درگیری با شاه در پایان داستان تمام میشود. ویژگی دیگر داستان اینکه تم دوم عشقی باعث شده است داستان در ورط? شعارزدگی نیفتد. نویسنده از عشق، جهل (جهل رسول نسبت به موضوع اصلاحات ارضی و قیام انقلابی) و انتظار استفاده کرده و کشش لازم را در داستان ایجاد میکند. داستان در دو محور تاریخی – سیاسی و عشقی پیش میرود، ولی محور تاریخی – سیاسیاش چیزی نیست که در دست شخصیت اصلی داستان مسافر جمعه باشد. چون حادثههایی اتفاق میافتد که خارج از اراد? رسول است. رسولی که از دهات به قم آمده و حتی نمیداند چه اتفاقی افتاده و میافتد. در محور دوم نویسنده میتوانست خیلی بیشتر از تم عاشقانه استفاده کند و خوب بود نویسنده بیشتر از آنچه هست رسول و حتی رضیه را درگیر این قضیه میکرد. نویسنده داستان «کلکسیون پهلوی» درخصوص شخصیتها در داستان افزود: به جز رسول بقیه شخصیتها به تعبیر من در داستان صورت ندارند، در واقع پرداخت فیزیکی از آنها نشده است. نویسنده میتوانست از پرداخت فیزیکی در بهتر شدن و پردازش شخصیتها کمک بگیرد. بحث دیگر بحث فصلهاست. فصل را وقتی شروع میکنیم که موضوع و زمان و مکان عوض شده باشد، اما در اینجا تفاوت فصلها چندان نیست و نویسنده میتوانست فصلها را در هم ادغام کند. فصل جایی عوض میشود که موضوع و زمان و مکان عوض شود، اما اینجا رعایت نشده است. در ادامه این جلسه، مرتضی شاهترابی در نخستین محور صحبتهایش مسافر جمعه را معرفی کرد و گفت: مسافر جمعه رمانی است 234 صفحهای که 22 فصل و پترن دایرهای دارد؛ داستانی دربار? شخصیتی به نام «رسول». «رسول» جوانی رعیتزاده از پدری به نام «یوسف» و مادری مشهور به «خاتون»، اهل سبزوار است. این شخصیت خواهرش آسیه و پدرش یوسف را از دست داده و نیمبند سوادی دارد و دلداد? دختر خالهاش «رضیه» است که دختر شهری بوده و قم زندگی میکند. وی افزود: نخستین فصل داستان ورود شخصیت به خانهای است که بعداً در پایان داستان میفهمیم خان? امام خمینی است. فصل دوم به معرفی شخصیت اصلی میپردازد و در فصل سوم شخصیت وارد ماجرا میشود و بی آنکه بخواهد، سالار را به قتل میرساند. فصل چهارم گریزش از روستا به قم با بهان? خواستگاری است. فصل پنجم موعد آشنایی رسول با دو لوتی به نامهای کریم و بیژن در قطار است. فصل ششم خان? حبیب (پدر رضیه) و خواستگاری نافرجام رسول از رضیه را روایت میکند. خاتون در فصل هفتم به روستا برمیگردد و رسول در قم میماند. فصل نهم استخدام رسول نزد اوستای کفاش در باغ ملی و فصل دهم بیخانمانی شبان? رسول و افتادنش به دست پاسبانهاست. رسول در فصل یازدهم دوباره خاله و پسرخالهاش را میبنید و دربار? رابط? یوسف و حبیب گفتوگو میکند. او در فصل دوازدهم پارههایی از گذشت? حبیب و یوسف را از زبان میرعلی گاراژدار میشنود و در فصل سیزدهم در قماشفروشی حاج سلیم شروع به کار میکند. رسول در فصل چهاردهم اعلامیههای انقلابی را از بین قماشهای حاج سلیم پیدا و در فصل بعد توی بساط کفاش پنهان میکند. سید محسن دوست پسرخاله در فصل شانزدهم میفهمد رسول اعلامیهها را یافته است و رسول در فصل هفدهم با پسرک دورهگرد دستفروش تصادف میکند و پسرک و مادرش گزارش رفت و آمدهای او را به امنیه میدهد. فصل هجدهم فصل هماتاق شدن رسول و حسن در فیضیه است و رسول در فصل نوزدهم محسن را از کشاکش حمل? رژیم به فیضیه نجات میدهد و خودش در فصل بعدی دستگیر و شکنجه میشود. فصل بیست و یکم آزادی رسول، رضامندی خاله و رضیه و حبیب به ازدواج رسول و فصل پایانی حل مسئل? قتل سالار (گماشت? خان فتح آباد) است. این منتقد ادبی در ادامه صحبتهای خود به محتوای تمام فصلهای این رمان پرداخت و سپس افزود: مسافر جمعه داستانی عاشقانه در بستر تاریخ است که عامل محرکش عشق و دلدادگی رسول به رضیه است، اما در بستر تاریخی دهه چهل و تحولات سیاسی جتماعی آن اتفاق میافتد. ویژگی مهم رمان مسافر جمعه استفاده مناسبش از تاریخ و بستر تاریخی است، به گونهای که تاریخ و بستر تاریخی یک عامل زینتی، تزیینی و صرفاً باعث جذابیت داستان نشده است. این بستر تاریخی اهمیت و موضوعیت یافته و در سرنوشت شخصیت و تحول و دگرگونی رسول تأثیر بسیار آشکار و مشخص دارد. معمولاً داستانهای تاریخی دچار این آسیب میشوند که از تاریخ و بستر تاریخی صرفاً برای جذابیت و تزیین ماجرای داستان استفاده میکنند، اما مسافر جمعه این گونه نیست. ویژگی بعدی این رمان قصهگویی و داستانسراییاش است بر خلاف داستانهایی که کوشش میکنند ضعف قصهگویی و نداشتن ماجرا را با تمسک به دامن بازیهای فرمی و تکنیکی بپوشانند. دکتر شاهترابی یکی از ویژگیهای این داستان را چنین برشمرد که: مسافر جمعه در دام شعارزدگی هم نمیافتد و گرچه جاهایی هست که انتظار میرود نویسنده به شعارزدگی مبتلا شود، هوشمندانه عبور و روایت میکند. سمیه عالمی در مسافر جمعه داستانی عاشقانه میگوید و اجازه میدهد خواننده پا به پای شخصیت رسول کشف کند و همراه شود و تحولاتی را که منجر به شکلگیری انقلاب شد ببیند. زبان و نثر خوب همراه با استفاده از عناصر فولکلوریک مسافر جمعه را خواندنیتر کرده و بازسازی فضای تاریخی دهه چهل قم هم موفق صورت گرفته است. در این جلسه بحث میان حضار در دو جبهه موافق و مخالف در گرفت. عدهای به حمایت از داستان سخن گفتند و آن را از بهترین داستانهایی معرفی کردند که در حوزه داستان انقلاب به دور از شعار نوشته شده و برخی معتقد بودند اگرچه داستان در دام شعار نمیافتد، اما در برخی از عناصر داستانی خود مثل شخصیتسازی کوتاهی کرده است و این در حالی است که فضاسازی خوبی از مکان داستان دارد.
Design By : Pichak |